یافتن راهکارهایی عملی برای افزایش خلاقیت بسیار کمک کننده است. نوآوری می تواند از یک کنجکاوی ذهنی، خوش بینی عمیق، توانای پذیرش شکست های متعدد، به عنوان قیمت موفقیت نهایی، اخلاق کاری مستحکم و طرز فکری که نه فقط ایده ها، بلکه عمل را تشویق کند، نیرو بگیرد. خلاقیتی که برای رسیدن به راه حلی جدید نیاز است، باید در طول زمان پرورش دهید و بسازید.
یکی از راه‌ها برای شروع این است که در زندگی روزانه آگاهانه خود را در معرض الهام های بیشتری قرار دهید. 
در طول سال ها راهکار های مختلفی را برای افزایش خلاقیت در این مسیر یافته ایم:

راهکار اول: خلاقیت را انتخاب کنید.

خلاقیت را باید انتخاب کنید، معمولاً از ویژگی‌های این افراد خلاق:

• مسائل را به روشی جدید باز تعریف می‌کنند تا به راه حل دست یابد.
• ریسک های معقولی را در کارها قبول می‌کنند و شکست را به عنوان بخشی از فرآیند نوآوری می پذیرند
• به مشکلاتی که حین به چالش کشیدن وضع موجود پدید می‌آید، رویکردی سازنده دارند.
• وقتی مطمئن نیستند که آیا در مسیر حرکت درست حرکت می‌کند یا نه، عدم قطعیت را تحمل می کنند.
• به رشد فکری خود ادامه می دهند و اجازه نمی‌دهند دانش و مهارت هایشان به سکون برسند.

اگر روان‌شناسان بخواهند خلاقیت را درس بدهند، بهتر است مردم را تشویق کنند که برای خلاق شدن تصمیم بگیرند.
لذت این تصمیم را به آنها بفهمانند و آنها را در برابر برخی از چالش‌های پیش روی این تصمیم واکسینه کنند.
تصمیم گرفتن برای خلاقیت لزوماً بروز خلاقیت را تضمین نمی‌کند، اما می‌توان گفت بدون این تصمیم خلاقیت هیچگاه بروز نخواهد کرد.

دوم مانند یک مسافر فکر کنید.

همواره شنیده ایم که سفر دید افراد را گسترده تر می کند.
اما ورای این کلیشه، حقیقتی عمیق نهفته است: تفاوت  توجه را جلب می کند.
بنابراین ما به بسیاری از جزئیات توجه می‌کنیم. تمام گیرنده های خود را روشن کنید و درجه حساسیت به محیط را در بالاترین میزان خود قرار دهید.
تلاش کنید ذهن فرد مبتدی را درک کنید. برای کودکان هر چیزی تازه است، بنابراین سوالات زیادی می پرسند و به دنیا با چشمانی باز نگاه می کنند. مفروضات را کنار بگذارید و خود را در دنیای اطراف غوطه ور نمایید. در این وضعیت از گیرایی نسبت به محیط، آماده جستجوی فعال برای الهام هستید. درباره الهام کمیت اهمیت دارد.

راهکار سوم افزایش خلاقیت: تعداد زیادی ایده داشته باشید.

یکی از برندگان جایزه نوبل گفت:” اگر ایده خوب می خواهید، با تعداد زیادی ایده شروع کنید.”
یکی از راه های یافتن الهام این است که سوال ها را در محیطی دور از انتظار بپرسید. 
از خود بپرسید چه کاری برای افزایش جریان ایده می توانید انجام دهید؟  پیوسته به دنبال منابع جدید اطلاعاتی باشید. جای دیگر برای یافتن الهام، جستجو در سازمان ها و فرهنگهای متفاوت است.
این نوع از جریان ایده که شبیه گرده افشانی گیاهان در طبیعت است، می‌تواند به ویژه برای افرادی که مدت زمان طولانی در شغلی بوده اند مفید باشد. حتی اگر تمام وبلاگهای مرتبط با صنعت خود و مجله های مرتبط را مطالعه کرده باشید و در بهترین کلاس ها شرکت کنید، وقتی همه رقبای شما هم از همان اطلاعات استفاده کرده باشند، سخت است که بتوانید مزیت رقابتی ایجاد کنید. 

بنابراین چرا به دنبال منابع جدید ایده و یادگیری نباشید.
به علاوه، وقتی ایده ها زیاد باشند و تیم روزی ده ۱۲ ایده جدید تولید کند، نیاز به محافظت از ایده ها و رفتارهای انحصار طلبانه نخواهد بود. اگر ایده ای که دارید باید با دیگران ترکیب شود، مسئله پیش نخواهد آمد چرا که تمام افراد گروه خود را صاحب ایده می دانند. می توانید انتخاب کنید که خلاق باشید، اما باید تلاش کنید تا صاحب ایده های نو باقی بمانید و خلاقیت را به عادت تبدیل کنید.

چهارم: “توجه همراه با آرامش” داشته باشید.

مغز ما وقتی به شدت درگیر چالشی نباشیم، قادر است گام‌های بزرگ شناختی را بردارد و به همین دلیل است که ایده های خوب گاهی وقت ها در حالیکه دوش می گیریم یا در کنار خیابان راه می رویم به سراغمان می آیند. بنابراین اگر ذهن شما روی مسئله گیر کرده است، نزدیک بیست دقیقه خود را از آن موضوع منحرف کنید، راه حل ممکن است به راحتی و در یک آن به فکر شما برسد.

چند روش برای رهایی مغز:

– پیاده روی:
تمامی افکار خوب حین پیاده روی متولد می شوند.
زمانی که دور از ترافیک و عوامل مزاحم پیاده روی می کنیم.
–ابتدای صبح:
یکی دیگر از فرصت‌های استفاده از توجه همراه با آرامش، ابتدای صبح است.
زمانی که هنوز از رختخواب بلند نشده اید، ولی از خواب عمیق بیدار می‌شوید.
حالتی میان بیداری و رویا که بهترین زمان برای توجه همراه با آرامش است.
ما از این حالت برای خلق تعداد زیادی ایده برای حل استفاده کرده‌ایم.
شما هم می توانید این کار را انجام بدهید.
بیاید دکمه ساعت خود را باز تعریف کنید. آنرا دکمه الهام تعریف کنید و بدین ترتیب تلاش کنید از آن برای بهره بردن از لحظه‌های اولیه روز استفاده نمایید.
امتحان کنید: وقتی ساعت زنگ زد، دکمه الهام را فشار دهید و برای ۵ دقیقه اجازه دهید تا ذهن شما در حالت همراه با آرامش بگردد.
بر روی مسئله یا چالشی که مدت ها با آن درگیر بوده اید فکر کنید.
با کمی تمرین قادر خواهید بود تعداد زیادی ایده حتی پیش از آنکه روز کاری تان را شروع کنید، پیدا نمایید.

پنجم: همدلی با کاربر نهایی

منظور از رویکرد انسان محوری و همدردی، حس تجربه از دید دیگران است. تشخیص اینکه چرا مردم واقعاً کاری را انجام می دهند. در این زمان است که خودپسندی مرسوم طراحی از شما دور می شود. به عبارت دیگر هم دردی، دروازه‌ای به سوی بینش‌های بهتر و شگفت انگیز است. همدردی می تواند ایده و رویکرد شما را از دیگران متمایز کند. تجربه یکی از شرکت های سرمایه گذاری می گوید:
به جای توسعه دادن محصول و سپس آزمایش کردن آن، از ابتدا با مشتری شروع می کنیم تا تفکر و خواسته هایشان را زود تر و موثرتر در طراحی وارد کنیم.

ششم: مشاهده کاربر در موقعیت واقعی

مشاهده مردم در محل زندگی طبیعی خودشان کار سختی است، به ویژه برای افرادی که خود را متخصص موضوع می‌دانند.  همدردی یعنی به چالش کشیدن پیش فرض های خود و کنار گذاشتن آنچه احساس می کنید درست است، برای آموختن آنچه که واقعا درست است. تحقیق میدانی شما را از خلق ایده های خوب بی‌نیاز نمی‌کند، اما کمک می‌کند به نیازهای پنهان مردم برسید. مشاهدات میدانی مکمل های قدرتمندی برای مصاحبه با هستند و می‌توانند فرصت‌ها و شگفتی های تازه ای را خلق کنند. وقتی به تضادی بین آنچه می بینید و آنچه انتظار دارید می رسید، علامتی است برای اینکه باید دقیق‌تر موضوع را بررسی کنید. زمانی که چیز عجیب غریبی می بینید، ذهنتان را باز نگه دارید، چرا که ممکن است در آن فرصت کسب و کار جدیدی نهفته باشد.
” آنچه نمیدانید شما را به مشکل نمی‌اندازد، بلکه آنچه که مطمئن می‌دانید اما در واقع اینگونه نیست، دردسر درست می‌کند.” 
خود را با آنچه که به طور قطعی درباره خود، مشتریانتان و کسب و کارتان می دانید، فریب ندهید. به دنبال فرصت‌های جدیدی برای مشاهده و بازنگری در دیدگاه‌های خود نسبت به دنیا باشید.

ششمین راهکار افزایش خلاقیت: سوال بپرسید و با چرا شروع کنید. 

یکی از بهترین راه های افزایش سرعت یادگیری، سوال کردن است. سوال ‘چرا’ و یا ‘چه می شود اگر’ جزئیات سطحی و بی اهمیت را کنار می‌زند و شما را به اصل موضوع می رساند. به عنوان مثال به جای اینکه بپرسید: “چرا این کتاب را دوست دارید؟” بگویید: “فرض کنید شما می‌خواهید دوستتان را قانع کنید این کتاب را مطالعه کند چه خواهید گفت؟”  سوال را به گونه‌ای باز تعریف کنید که پاسخ های مرسوم را کنار زده و بینش‌های جدیدی درباره مسئله به شما بدهد. حتی سوالات چالش برانگیز می توانند به گونه ای طراحی شوند که موانع فرهنگی را هم کنار بزنند. به عنوان مثال برای درک مقاومت های درون سازمانی در مقابل رویکردهای نوآورانه می‌پرسید:
” فرض کنید شما کتی دارید که متقاعد کننده است و با کمک آن می توانید بر همه افراد و مشکلات فائق آیید.
آن را در کجای سازمان و در مقابل چه کسی می پوشید؟” یافتن سوال درست خیلی مهم است.

هفتم: باز تعریف چالش ها 

گاهی وقتها نخستین گام برای یافتن پاسخی عالی، تعریف مسئله از دیدی تازه است. پیش از جستجو برای پاسخ، مطمئن شوید که سوال درست را کشف کرده اید. باز تعریف مسئله می‌تواند شما را در جهت های تازه سوق دهد. در واقع چالش بازطراحی مسئله نقطه صفر است، زیرا نقطه شروعی برای خلاقیت است. باز تعریف مسئله نه تنها، به شما راه‌حل‌های موفق بیشتری می دهد، بلکه کمک می کند مسائل و راه حل های بزرگتری را هدف قرار دهید. چراکه یکی از قدرتمندترین روش‌های بازتعریف مسئله حالت انسانی بخشیدن به آن است.گاهی وقتها نخستین گام برای حرکت به سمت راه‌حلی بزرگ، بازتعریف مسئله است. شروع کردن از نگاه ای متفاوت می تواند شما را به عمق مسئله رهنمون کند. خلاقیت می تواند به راحتی جریان یابد و البته جذاب تر باشد وقتی: با افراد دیگر به صورت گروهی و تیمی روی ایده ها کار کنید.

تکنیکهای بازتعریف مسئله:

•  از راه حل های آشکار دوری کنید.
• نقطه تمرکز یا دیدگاه خود را عوض کنید.
• مسئله واقعی را پیدا کنید.
• به دنبال راههای دور زدن مقاومت یا موانع ذهنی باشید.
• درباره متضاد موضوع فکر کنید.
• وارونه کردن سوال راه خوبی برای دور زدن پیش‌فرض‌ها یا روش های مرسوم تفکر است و شما می توانید موقعیت را از منظر جدیدی ببینید.

هشتم: تشکیل شبکه پشتیبان خلاقیت 

یکی از دیگر راهکارهای افزایش خلاقیت، ایجاد شبکه حمایتی خلاق است. به تجربه دریافتیم که بهترین ایده ها از همکاری با دیگران حاصل شده است. از نظر ما خلاقیت یک ورزش گروهی است. همین که حس کنید نباید همه جواب ها را خودتان به تنهایی پیدا کنید فشار زیادی از روی شما برداشته می‌شود. وقتی پشت شما به گروهی از افراد گرم است راحت تر می توانید خلاقیت به خرج دهید.

راهکار نهم: خوش شانسی در خلاقیت را پرورش دهید. 

لوییس پاستور می گوید: ” شانس به ذهن آماده بیشتر روی می آورد.” داستان های موفقیت ناشی از شکست افراد مشهور نشان می‌دهد که نه تنها مشاهده گران علاقه‌مندی بوده اند، بلکه آزمایش های زیادی هم انجام می‌دادند. گاهی وقت ها تغییرات ساده در دیدگاه می تواند بینش های جدید ایجاد کند. اگر آنچه را می دانید کنار بگذارید، می‌توانید با دیدی تازه به امور بنگرید و سوالاتتان از پاسخ هایتان بیشتر شوند. اما بینش واقعی از رفتن در دنیای واقعی و همدردی با افرادی به دست می آید که می خواهید زندگی آنها را بهبود دهید.

راهکار دهم افزایش خلاقیت: شناسایی ترس ها و غلبه بر آن ها

در بیشتر افراد ترس بزرگ ترین مانع خلاقیت شناخته می شود. شناسایی این ترس ها اولین قدم برای غلبه بر آن هاست. تمام ترس ها را بر روی کاغذی نوشته و با کوچک کردن قدم اولیه و کم ارزش کردن اهمیت آن ترس، از بزرگی آن کاسته و در ذهن تان آن را کوچک کنید. برای آگاهی بیشتر حتما مقاله ترس بزرگ ترین مانع خلاقیت (شناسایی+ راهکار) را بخوانید.

ممنون که با من همراه هستید. امیدوارم این نه راهکار افزایش خلاقیت برای شما مفید باشد.
به صفحه اینستاگرام من سر بزنید: nhashemi.shoe.designer@